ستاد حامیان سعید جلیلی در دانشگاه تهران طی نامهای خطاب به علی مطهری، سخنان وی را در خصوص احراز صلاحیت کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مورد انتقاد قرار داد. فیلم تبلیغاتی جلیلی را چه کسی می سازد؟ به گزارش گروه خبری شورای هماهنگی ستادهای مردمی دکتر جلیلی(حیات طیبه)، ساخت فیلم تبلیغاتی دکتر جلیلی در یک اقدام ابتکاری و کلیشه شکن به طور همزمان به چند گروه از مستندسازان جوان کشور سپرده شده است. و فیلم نهایی از بین مجموعه آثار ارائه شده انتخاب خواهد شد. این اقدام با توجه به پیشنهادات متعدد و مشتاقانه نسل جدید فیلمسازی انقلاب اسلامی به ستاد دکتر جلیلی و با تاکید ایشان بر فرارفتن از کلیشه ها و کمک به معرفی استعدادهای جدید در فضای هنری و رسانه ای کشور صورت گرفته است. شایان ذکر است دکتر جلیلی در اولین حضور تلویزیونی انتخاباتی خود پریشب بر «آزادسازی ظرفیت های فراوان نرم افزاری و سخت افزاری کشور» به عنوان یکی از اصلی ترین رویکردهای خود تاکید نموده و در سخنرانی حسینیه دوکوهه در جمع فعالان ستاد دانشجویی نیز تاکید کرده بود شعارها و برنامه های اصلی باید در طول فعالیت های انتخاباتی نیز اصل قرار گرفته و از فرصت انتخابات به عنوان بستری برای طرح و تحقق آنها استفاده کرد. سازوکار تهیه و تولید فیلم تبلیغاتی دکتر جلیلی یکی از مصادیق التزام ایشان به شعارهای مطرح شده است. همایش بزرگ حامیان جلیلی در ورزشگاه شهید افراسیابی آغاز شد + تصاویر به گزارش ستاد مردمی حیات طیبه، همایش بزرگ چندین هزار نفری حامیان دکتر جلیلی در ورزشگاه افراسیابی از لحظاتی پیش با قرائت قرآن کریم آغاز شد. طنین شعارهای”نه سازش نه تسلیم یار جلیلی هستیم” “اصلح خط امام جلیلی والسلام” “برگ برنده ما شهید زنده ما” و … در فضای سالن شهید افراسیابی پیچیده است. همچنین بسیاری از چهره های فرهنگی و سیاسی در این همایش شرکت کرده اند که می توان از حمید داوودآبادی(نویسنده دفاع مقدس) دکتر مهدی کوچک زاده (نماینده مجلس) علی محمد مودب(شاعر) سید محمد حسینی(وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) حمید رسایی(نماینده مجلس) دکتر زاهدی وفا(استاد دانشگاه) حسین الله کرم(استاد دانشگاه) و سیدناصر حسینی(نویسنده کتاب پایی که جاماند) علیرضا قزوه (شاعر)…. نام برد. هم اکنون ورزشگاه بزرگ افراسیابی تهران مملوء از جمعیت بوده و خیابان مفتح جنوبی مقابل درب ورزشگاه شیرودی با حضور عابرانی که با دردست داشتن پلاکاردهایی با مضامین حمایت از دکتر جلیلی قصد ورود به ورزشگاه را دارند توجه رهگذران را جلب می کند. اخبار تکمیلی به زودی منتشر می شود. ستاد مردمی حیات طیبه، جهت ساماندهی برنامه های سخنرانی ستادهای حامی دکتر جلیلی در کل کشور کمیته نهضت سخنرانی فعالیت خود را آغاز کرد. بیانیه اول این کمیته به شرح زیر است: باسمه تعالی اَللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ اَلَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لاَ اِلْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ اَلْحُطَامِ. (نهج البلاغه، خطبهی 131) تبیین و ترویج گفتمان پیشرفت، عدالت و مقاومت و تلاش مضاعف در جهت تحقّق حماسهی سیاسی از مهمترین اهداف و وظایف ستاد مردمی حیات طیّبه است. «کمیتهی نهضت سخنرانیِ» این ستاد، مدیریت، هماهنگی و اعزام اندیشمندان، سخنرانان و مبلّغین طلبه و دانشجوی حامی جناب آقای دکتر سعید جلیلی را جهت حضور در همایشها و نشستهای انتخاباتی در استانها و شهرستانها برعهده دارد؛ بدینمنظور کلیهی ستادهای حامی ایشان میتوانند درخواستهای خود را از طریق شماره تلفن 09100055910 و یا رایانامهی nokhbegan@drJalily.com اعلام نمایند. کمیتهی نهضت سخنرانی ستاد مردمی حیات طیبه مذاکرهکننده ارشد هستهای چه میداند؟ به گزارش حیات طیبه، صحنه مذاکرات دیپلماتیک کشورها به دلایل مختلف معمولاً به صورت محرمانه باقی مانده و عموم مردم از جزئیات آن اطلاعی نخواهند داشت. البته سخنگویان و یا خود مذاکره کنندگان در نشست خبری نتایج و مختصری از آن چه لازم می بینند را بازگو می کنند. اما مهمتر از آنکه چه سخنانی در جلسه رد و بدل می شود و چه اتفاقی در اثنای مذاکرات رخ می دهد، توجه به نکته مهم مبنای مذاکره دو جانبه است. قدرت، هر طرف میز گفتگو مبتنی بر توان و قدرت اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی، جمعیتی و …، بسته به موضوع، خواستار برآمدن مطالباتشان از طرف مقابل هستند. عقد یک قرارداد تجاری، تعیین یک خط مرزی تا مشخص شدن چارچوب تعاملی کلان در مسائل سیاسی و اقتصادی بین دو کشور و یا چند کشور همگی بر اساس میزان توانایی کشورها رقم می خورند. لذا کسانی که به نمایندگی از ملت ها وارد صحنه گفتگوهای دیپلماتیک می شوند باید بیشترین شناخت را از میزان قدرت و مؤونه خود داشته باشند. تا از سویی در رقابت بیشینه کردن منافع دولت و ملت خود کوتاهی نکنند و از سوی دیگر نباید در بلندپروازی های غیرمنطقی موجبات دردسر کشور خود را فراهم کنند. مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران نیز از همین قاعده پیروی می کند. آن کسی که در صحنه مذاکرات حاضر میشود باید یک شناخت جامع و کامل از قدرت اقتصادی، نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و از همه مهمتر قدرت مردمی یا قدرت نرم کشور خود داشته باشد. بدون آن که نیاز باشد تا از اسرار و اطلاعات پشت پرده استفاده شود، می توان در برخی گزارهها را درمورد دکتر سعید جلیلی پیشفرض انگاشت. 1. با توجه به آنکه آمریکا و اذنابش مهمترین اهرم فشار ملموس و محسوس را در حیطه مسائل اقتصادی حیاتی متمرکز کردهاند، دکتر سعید جلیلی اولاً باید نسبت به نقاطی که توسط حمله اقتصادی دشمن هدف قرار گرفتهاند کاملا آگاه و مسلط باشد، از خسارات وارد اطلاع داشته باشد، ثانیاً از سقف قدرت باقیمانده دشمن نیز اطلاع کافی داشته باشد و ثالثاً توان تحمل و استقامت وضعیت اقتصادی کشور را به خوبی بشناسد. آمریکاییها با داشتن تسلط بر ابعاد اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، گلوگاهها و نقاط ضعفی را شناسایی کردهاند و با تمرکز مدیریتی و رسانهای و اطلاعاتی بر آنها سعی دارند، تا اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را فلج کنند. البته در این مسیر توفیقاتی را نیز داشتهاند. یکی از نکاتی که کارشناسان تأکید میکنند، تحریمهای اعلامی و عملیات روانیای در نسبت به حجم و میزان اثرگذاری تحریمهای اعلامی غیرواقعی و اغراقآمیز است. لذا کسی که میخواهد در مقابل زیادهخواهی طرف مقابل غربی بایستد نباید در منشأ مشکلات فعلی دچار اشتباه شود. این سطح شناخت، جز با درک دقیق سازوکار تحریمهای دشمن و چارچوبهای اقتصادی کشور بدست نمیآید. مضافا اینکه باید شناخت کافی نسبت به ظرفیتهای اقتصادی و زیرساختهای سیاسی-اقتصادی-حقوقی موجود جهان داشته باشد تا از احتمال و امکان حملات بیشتر یا کمتر بعدی دشمنان درک درستی داشته باشد. 2. قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه موجب شده، آمریکا و متحدان غربی و عربیاش در هر نقطهای که به دنبال منافع خود طرحریزی و برنامهریزی کوتاه مدت و بلندمدتی انجام دادهاند با دست قدرتمند ایران انقلابی مواجه شدهاند که نه توان انکار آن را دارند و نه توان مهار آن را در خود میبینند. تبعاً مذاکره کننده ارشد هستهای ایران نیز میبایست نسبت به جزئیات این قدرت و روشهای بهرهبرداری از آن متفطن باشد و از سوی دیگر اطلاع دقیقی از نقاطی که دشمن از آن ضربه خورده، داشته باشد. البته این شناخت دو پایه، منشأ گرفته از اعتقاد به آرمانهای انقلاب اسلامی است، والا کسانی که به دنبال ارزشهای لیبرالیستی و دموکراتیک غربی هستند، عمق قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی را در قلب ملتها نمی-دانند. بلکه آن را در اعداد و ارقام تولید ناخالص ملی و تعداد توپ و موشک میشمارند. 3. اتهام تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای موجب شده، تا آمریکاییها و اسرائیلیها در انظار بین المللی خود را در داشتن حق حمله نظامی پیشدستانه به جمهوری اسلامی ایران محق بدانند. هر از چندی نیز بر طبل جنگ کوبیده و با کمک امپراتوری رسانهای خود احتمال آن را جدی و قریب الوقوع بشمارند. این سخنان در سطح یک جنگ روانی و عملیات رسانهای یک ارزیابی دارد ولی در سطح مسئولین و مدیران مسئول این حوزه بنا به حکم عقل نیز یک حکم دارند. مدیران امنیتی و نظامی کشور قطعاً باید در باب امکان حمله نظامی به ایران و سناریوهایی محتمل مورد بررسی و طراحی متقابل قرار گیرند. آقای دکتر جلیلی هم به عنوان دبیرشورای عالی امنیت ملی هم به عنوان کسی که باید با میزان قدرت نظامی دو ضلع از اضلاع 5 1 یعنی آمریکا و انگلیس و آخرین وضعیت استقرار آنها آشنا باشد تا با کمک شناختی که از توانمندی نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از سپاه و ارتش دارد در این زمینه برنامهریزی دیپلماتیک خود را صورتبندی کند. اما در نهایت ایمان به قدرت سپاه اسلام و ضعف حقیقی لشکر کفر و شیطان از جایگاه مهمتری برخودار است. 4. همان طور که دکتر جلیلی در سخنانش اشاره کرده است، قدرت واقعی جمهوری اسلامی ایران، ناشی از قدرت ملت ایران است. این قدرت ناشی از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و تاریخی است. البته این قدرت با یک ایمان محکم به حکومت جمهوری اسلامی الصاق شده و یا به تعبیر بهتر جمهوری اسلامی برخاسته از این اعتماد است. دشمن در طول این 35 سال استراتژیهای متعددی را برای ساقط کردن جمهوری اسلامی به کار گرفته است، که همگی به شکست انجامیدهاند. البته هیچگاه ناامید نشده است ولی امروز بیشترین تمرکز خود را بر همین علاقه و تعصب ملت ایران در دفاع از نظام و حکومت خویش قرار داده و میخواهد بین ملت و دولت ایران جدایی ایجاد کند. پس کسی که میخواهد نمایندگی ملت شجاع و مقاوم ایرانی را در آور کلید دستیابی به امنیت توجه به عدالت در همه سطوح است به گزارش ستاد مردمی حیات طیبه، دعوت از دکتر جلیلی در انتخابات: آنچه پیش رو دارید متن کامل سخنرانی دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی است که در اجلاس امنیتی سنت پطرزبورگ در تاریخ 17 الی 19 خرداد 1391 (6-8 ژوئن 2012) با موضوع تهدیدهای امنیت جهانی و راهکارهای بهبود آن ایراد شده است. بسم الله الرحمن الرحیم الَّذِینَ آمَنُواْ وَ لَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَ هُم مُّهْتَدُونَ – قرآن کریم، سوره انعام، آیه 82? (کسانى که ایمان آوردند و ایمان خود را با ظلم نپوشانیدند، أمن از آن ایشان است و ایشان هدایت شدگان اند) سعید خورشیدی به هنگام تصمیمگیری، یکی از راهبردهای مناسب جهت انتخاب گزینهی بهینه، تمرکز بر مزیت نسبی هر یک از گزینههاست. منظور از مزیت نسبی، شاخصه یا مولفهی مطلوبی است که اولا برای سازمان مهم و ارزشآفرین باشد، ثانیا، گزینهی مورد نظر به علت دارا بودن آن مولفه در سطح کیفی و کمی بالاتر، از سایر گزینهها متمایز گردد. از آنجا که عرصهی انتخابات ریاستجمهوری پیشرو نیز عرصهی یک تصمیمگیری مهم است، لذا توجه به مزیت نسبی هر یک از کاندیداها، میتواند رایدهندگان را در انتخاب اصلح یاری سازد. مبتنی بر مقدمهی فوق میتوان این پرسش مطرح کرد که مزیت نسبی دکتر جلیلی چیست؟ به عبارت دیگر کدام خصوصیت اوست که او را از سایر کاندیداهای درونگفتمانی و برونگفتمانی متمایز میکند؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید نگاهی به وضعیت کنونی انقلاب اسلامی و نیازهای آن بیاندازیم تا خصوصیات ارزشآفرین متناسب با آن را دریابیم. انقلاب اسلامی در طول سه دههی گذشته از یک سو توانسته است بر بحرانها و چالشهای متعدد درونی و بیرونیای که موجودیت او را هدف گرفته بودند(از جنگ تحمیلی گرفته تا ترویج رویکردهای نظری و عملی تجدیدنظرطلبانه در جامعه) فایق آید. از سوی دیگر پیامدها و خسارات بکارگیری تئوریهای برونگفتمانی در ادارهی جامعه را تجربه کرده و ناکارآمدی رجوع به اندیشههای بیگانه در مدیریت کشور را دریافته است. از اینرو میتوان گفت انقلاب اسلامی اینک در موقعیت بسط نظری و عملی بنیانهای نظری خویش است. به عبارت دیگر شرایط تاریخی و فرهنگی جهت بسط گفتمان انقلاب مهیا گردیده است. مقصود از بسط نظری انقلاب اسلامی آن است که اندیشهی اسلامناب- به مثابه مبنای فکری انقلاب- از اجمال به تفصیل درآید و سخن ایجابی آن در حوزههای مختلف ظهور و بروز یابد. این مهم از عهدهی کسانی برمیآید که اولا فهم عمیقی از مبانی اندیشهای انقلاب اسلامی داشته باشند و ثانیا از آگاهی بالایی نسبت به مسایل اصلی جامعه بهره برند. منظور از بسط عملی گفتمان انقلاب اسلامی، عملیاتی ساختن گزارههای نظری تولید شده مبتنی بر این گفتمان است که تحقق آن از عهدهی افرادی بر میآید که نسبت به این گفتمان دلبستگی و ایمان عمیق داشته باشند. مزیت نسبی دکتر جلیلی را میتوان جمع میان ویژگیهای فوق دانست. جلیلی دارای فهمی اجتهادی از اسلامناب، اندیشهی امام و رهبری است. بخشی از این خصوصیت را میتوان در پژوهشها، سخنرانیها و گفتمانسازیهای او ملاحظه کرد. برای نمونه پایاننامه کارشناسی ارشد ایشان با موضوع «سیاستخارجی پیامبراکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم» و پایاننامه دکتری با موضوع «پارادایم اندیشهی سیاسی اسلام در قرآن» نشانگر توانایی دکتر جلیلی در فهم اجتهادی نصوص دینی و استنطاق آنها متناسب با نیازهای روز جامعه اسلامی و حاکمیت دینی است. ایمان عمیق او به درستی و کارآمدی این مبانی باعث شده که نه تنها از طرح حرف انقلاب در حوزههای مختلف و در مجامع گوناگون داخلی و خارجی ابایی نداشته باشد(برخلاف عدهای که از انقلابی سخن گفتن شرم دارند) بلکه از چالش نظری با دیگران نیز نمیهراسد. جلیلی معتقد است در مواجهه فکری انقلاب اسلامی با غرب (برای مثال در حوزهی آزادی، عدالت، حقوق بشر، حقوق زنان و…) ما در جایگاه متهم نیستیم، بلکه طلبکاریم و با اعتمادبنفس حرفمان را میزنیم. طرح منطق «انرژی هستهای برای همه، بمب اتمی برای هیچکس» ناشی از همین موضع است. افزون بر این جلیلی صرف اعتقاد به مبانی و آرمانهای صحیح را کافی نمیداند بلکه بر این باور است که باید نتیجهی دقتهای تئوریک در حوزهی اعتقادات را در عرصهی عمل فردی، اجتماعی و حاکمیتی مشاهده کرد. او حیات طیبه را برآمده از جمع توامان ایمان و عملصالح میداند. در این نگاه باید رفتارها را متناسب با شعارها سامان داد. از اینرو او نمیگذارد مبانی و آرمانهایی که به آنها دلبستگی دارد در حد شعار باقی بماند، بلکه آنها را عینی و عملیاتی میسازد. البته بخشی از این توانمندی ناشی از قدرت خلاقیت و ابتکار اوست. دکتر جلیلی هم در زندگی شخصی خویش و هم در مسئولیتهایی که بر عهده داشته و هم در 2 دوره کاندیداتوری انتخابات مجلس، نشان داده است که این توانمندی را دارد که آرمانهای کلان انقلاب اسلامی و مبانی اسلامی را متناسب با موقعیتی که در آن قرار دارد جزیی و کاربردی نماید. برای نمونه دکتر جلیلی در دوران مسئولیت معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه، این نکته را مطرح کرد که «عزت، حکمت، مصلحت» ایجاب میکند که اگر کشوری موضعی خصمانه در قبال ایران اتخاذ نماید، باید هزینههای اقتصادی این موضع را پرداخت کند، به این معنا که وجهی ندارد که کشوری بر علیه ایران موضع خصمانه داشته باشد و در عین حال سالانه میلیونها دلار از قِبل صادرات کالاهای غیرضروری به ایران(که ما میتوانیم از کشورهای دیگر نیز تهیه کنیم) منتفع شود. به عبارت دیگر دکتر جلیلی استکبارستیزی را از عرصهی سیاسی به عرصهی اقتصادی نیز بسط داده بود. مروری بر خاطرات فعالان ستاد انتخاباتی دکتر جلیلی در انتخابات مجلس ششم و هفتم در مشهد نیز نشاندهندهی تلاش ایشان در کاربردی ساختن مبانی انقلاب و اصول اخلاق اسلامی در فعالیتهای تبلیغی است. جلیلی در فعالیتهای پژوهشی خود نیز تلاش کرده تا آرمان اسلامیسازی علوم انسانی را در حوزهی دانش سیاست عینی نماید. در سالهای پس از انقلاب همواره از لزوم تجدیدنظر در مبانی علوم انسانی مرسوم، سخن گفته شده، شاید بتوان پایاننامه دکتری دکتر جلیلی را از اولین کارهای موفق در این حوزه دانست. هر چند این پژوهش آنچنان که شایسته است، در میان دغدغهمندان علوم انسانی اسلامی شناخته شده نیست. در حوزهی زندگی شخصی نیز منش سادهزیستی و مردمی ایشان، تحقق عملی یک مدیر انقلابی است. به هر تقدیر این مزیت نسبی، آرمانگرایی جلیلی را از یک آرمانگرایی خام و شعاری به یک آرمانگرایی واقعبینانه مبدل ساخته است. بر این اساس آرمانخواه بودن دکتر جلیلی موجب نمیشود که او در فضایی انتزاعی و خودساخته، توجه خویش را صرفا به افق پیشرو و وضعیت ایدهآل معطوف نماید و از واقعیت غفلت ورزد. بلکه او با دقت در واقعیات موجود و الزامات آن و شناخت مسایل پیرامونی خویش، مسیر گامبهگام نیل به اهداف و دستیابی به آرمانها ترسیم مینماید. او با دخالت دادن عقلانیت در مسیر آرمانخواهی تلاش میکند متناسب با فاصلهای که میان واقع موجود و آرمان مطلوب وجود دارد ابزارسازی و برنامهریزی نماید. خلاصه اینکه جمهوری اسلامی در چهارمین دهه از حیات خویش، نیازمند رئیسجمهوری است که اولا توانایی آن را داشته باشد که آرمانهای انقلاب اسلامی را در عرصههای مختلف از اجمال به تفصیل درآورد و ثانیا آنها را عینی و عملیاتی سازد. اگر ایمان عمیق به اسلامنابمحمدیصلیاللهعلیهوآلهو مبانی انقلاباسلامی، تمایز دکتر جلیلی با کاندیداهای برونگفتمانی را موجب میشود، توانمندی ایشان در سامان دادن به عمل صالح متناسب با مبانی و آرمانهایی که به آنها باور دارد را میتوان به عنوان امتیاز ایشان بر سایر کاندیداهای فعال در درون گفتمان انقلاب اسلامی دانست. گزارش تصویری: دکتر جلیلی در حرم حضرت معصومه (س) به گزارش ستاد حیات طیبه، دکتر سعید جلیلی که برای زیارت و دیدار با علما به قم سفر کرده است، پیش از ظهر امروز به زیارت حرم حضرت معصومه (س) مشرف شد. دکتر سعید جلیلی، بزرگترین علمدار گفتمان مقاومت سیدمجتبی نعیمی: اگر به چند سخنرانی اخیر رهبر انقلاب دقت کنیم، متوجه میشویم که کلید واژهی “مقاومت” در این بیانات بسیار پر رنگ بوده و از آن به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای رئیسجمهوری بعدی یاد شده است. به این معنا که اگر نگاهی واقعبینانه به شرایط داخلی کشور و مناسبات بینالمللی داشته باشیم متوجه میشویم که تداوم گفتمان مقاومت در سیاستهای کشور و داشتن برنامه برای آن، از ضروریات امروز و فردای ماست و به همین دلیل، کسی باید سکاندار اجراییّات نظام شود که متعلق به این گفتمان باشد. حال، وقتی از این منظر به نامزدهای ریاستجمهوری نگاه میکنیم متوجه میشویم که در بین ایشان، دکتر سعید جلیلی کاملاً متفاوت و با فاصلهی بسیاری نسبت به سایرین – حتی سایر نامزدهای متعلق به گفتمان مقاومت – قرار دارد. هرچند در این نوشته قصد مقایسهی ایشان با سایر کاندیداها را ندارم، اما بعد از ذکر زوایای مختلف گفتمان مقاومت، به امتیازات دکتر جلیلی در هر زاویه از این گفتمان خواهیم پرداخت. برای گفتمان مقاومت میتوان حداقل دو ضلع اساسی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، دولت و رئیسجمهور بعدی لازم است تا در آینده، مقولهی مقاومت را در دو بخش، بیش از سایر بخشها مورد توجه قرار دهد. این دو بخش عبارتند از: 1? مقاومت در عرصهی بینالمللی و 2? مقاومت در برابر مشکلات داخلی. اما مقاومت در عرصهی بینالمللی به چه معناست؟ وجوه سلبی و ایجابی آن کدام است؟ یعنی وقتی صحبت از گفتمان مقامت در عرصهی بینالمللی میشود، این گفتمان در برابر کدام رویکردها قرار می گیرد و از طرف دیگر، ویژگیهای خودش کدام است؟ و یا اینکه رئیسجمهور بعدی، باید از چه خصوصیاتی خالی بوده و چه ویژگیهایی داشته باشد که وی را متعلق به گفتمان مقاومت بدانیم؟ اگر بخواهیم توضیحی در خصوص وجوه سلبی گفتمان مقاومت بدهیم و بگوییم که دولت و رئیسجمهور بعدی، لازم است چه “نباید”هایی داشته باشد، ضروریست تا دو رویکرد افراطی و تفریطی مقابل گفتمان مقاومت را ذکر کرده و تأکید نماییم که در سیاست خارجیمان “نباید” بدین شکل عمل کرد. این دو رویکرد افراطی و تفریطی همان رویکردهای سازشکارانه و جنگطلبانه است. رویکرد سازشکارانه که در دولتهای سازندگی و اصلاحات بکار گرفته شد، با ظاهر گفتگو و تعامل با کشورهای دیگر و همکاری و همراهی با سیاستهای کلان جهانی، در اصل به دنبال تسلیم شدن در برابر ابر قدرتها بود. شاید مهمترین دلیل اتخاذ این رویکرد را بتوان در دوری دولتمردان آن دوران از ارزشهای انقلاب اسلامی دانست. انقلابی که توانسته بود ابرقدرتهای پوشالی را تحقیر کند، بعد از نظامسازی و گذر یک دهه از آن، به دست دولتهایی افتاده بود که هر چه از عمر آنها میگذشت، از تناسب ایشان با آرمانهای امام خمینی (ره) کمتر میشد. در نتیجه، یک سر طیف سلبی گفتمان مقاومت، دوری دولت و رئیسجمهور بعدی از سیاستهای سازشکارانه است. به این شکل که عزت مردم مسلمان ایران را در نظر گرفته و خون این همه شهید انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به پای روابط ذلیلانه با امریکا و سایر استعمارگران دنیا هدر ندهد. اما سوی دیگر طیف سلبی گفتمان مقاومت را باید در رویکرد جنگطلبانه دید. اهمیت پرداختن به این رویکرد به این دلیل است که متأسفانه تا سخن از گفتمان مقاومت و ایستادن برای احقاق حق میشود، به این متهم میشویم که ما هم میخواهیم مثل کشورهایی همچون کرهی شمالی یا گروهکهایی مثل طالبان، برای عملی شدن همهی خواستههایمان با زبان اسلحه و جنگ سخن بگوییم. در حالی که یکی از ویژگیهای گفتمان مقاومت، رعایت اصل حکمت و مصلحت است که باعث میشود تا عزت مورد نظر در روابط بینالملل، در دام افراط گرایی و تبدیل شدن به جنگ طلبی نیفتد. مسلماً جنگ طلبی و وارد کردن دنیا به نبردهای خونین جدید که جز سیاستهای همیشگی استعمارگران بوده، کوچکترین تناسبی با مقاومت ندارد. زیرا اعضای متعلق به گفتمان مقاومت به خوبی میدانند که باید نگاه طیفی و خاکستری به کشورهای دنیا داشته باشند و با عدم سیاه-سفید کردن سایر کشورها، رویکرد “یا با ما، یا علیه ما” را مدنظر قرار ندهند. حال اگر از این منظر به بررسی نامزدهای موجود انتخابات ریاستجمهوری بپردازیم، متوجه میشویم که دکتر سعید جلیلی عملاً توانسته خود را از این دو سر افراط و تفریط جدا کند. حضور وی به عنوان دبیر شورای امنیت ملی در مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 که کارنامهای شش ساله را رقم میزند، به خوبی موید این مطلب است. زیرا در این دوران شاهد بودیم که روند مذاکرات هستهای، نه در دام مسامحهگری افتاد و نه به بنبست رسید. البته شاید برخی ادعا کنند که این مقوله مزیتی برای دکتر جلیلی محسوب نمیشود، زیرا وی به عنوان مذاکرهکنندهی ارشد ایران در این نشستها، تنها به تکلیف خود عمل کرده و اگر هر کس دیگری هم جای ایشان بود، صاحب کارنامهی درخشانی در بروز گفتمان مقاومت از نظر بینالمللی میشد. ولی باید توجه کرد که از قضا، ثابت کردن خود در میدان عمل بسیار دشوارتر از ادعا در مقام سخن است و چه مدعیانی که تا همین چند سال پیش، در این خصوص دچار افراط و تفریط شده و روابط خارجی ایران را به بنبست کشانده بودند. از آن گذشته، خیلی از فعالان و جریانات سیاسی و نامزدهای ریاستجمهوری، حتی در مقام حرف نیز مبتلا به زاویهگیری از گفتمان مقاومت شده و در اظهار نظرهایشان، یا در برابر ابرقدرتها دستها را از پیش بالا بردهاند و یا هیچ حرفی در این مورد برای گفتن ندارند. حال چطور باید در مقام عمل به ایشان دل خوش کرد، الله عالم است. بعد از توضیح وجوه سلبی گفتمان مقاومت، باید به وجه ایجابی آن پرداخت و بیان کرد که این گفتمان، چه چیزی برای ارائه دارد و میخواهد در عرصهی بینالمللی، چه رویکردی را بکار بندد: «اینکه ما تصور کنیم اگر ارزشهاى معنوى را ملاک قرار دادیم، کار دیپلماسى به بنبست خواهد خورد، غلط است، به بنبست نمیخورد. میتوان با حفظ همین ارزشها، با پاىفشارى بر همین ارزشها، در عرصهى دیپلماسى وارد شد، فعال شد، تلاش کرد، منطق را حاکم کرد و طرفها را رفته رفته و بتدریج به مواضع خود نزدیک کرد. اینکه گفتیم “عزت، حکمت، مصلحت”، حکمت این است. حکمت این است که شما بتوانید مواضع طرف مقابل را حکیمانه به مواضع خودتان نزدیک کنید. اینها در تضاد با هم نیستند. حکمت و عزت و مصلحت مکمل همند. باید در جهت مصالح ملى باشند و در درجهى اول باید با حفظ عزت ملى و عزت هویتى همراه باشند. یعنى تسلیم، انسلام، انظلام، نه در مرحلهى باورهاى قلبى و نه در مرحلهى عمل و قرارداد، نباید وجود داشته باشد. این با حکمت امکانپذیر است. دعوا کردن و اوقاتتلخى کردن و حرف تند زدن، یک وقتى ممکن است به درد بخورد، اما این روش عمومى نیست. روش عمومى، حکمت است. حکمت یعنى با منطق، متین در عرصهى دیپلماسى وارد شدن. اگر چنانچه اینجورى پیش برویم، به توفیق الهى پیشرفتهاى ما هرگز متوقف نخواهد شد.» 7/10/1390 بیانات رهبر انقلاب در دیدار سفرا و رؤسای نمایندگیهای سیاسی ایران در خارج از کشور در نتیجه باید گفت که گفتمان مقاومت در بعد بینالمللی، نه به دنبال سازش منفعلانه در برابر ابرقدرتهاست و نه دنبال جنگ و ایجاد آشوب در جهان. بلکه با توجه به تسلط نامشروع استعمارگران بر بسیاری از منابع موجود در دنیا و عدم تساوی ملتها در برخورداری از پتانسیلهای پیشرفت مبتنی بر عدالت، راهی جز این وجود ندارد که برای به دست آوردن حقوق خود در مقابل زیادهخواهیها و فشارهای ابرقدرتها بایستیم. حال، در این شرایط حرف اصلی گفتمان مقاومت این است که اولاً، باید دنبال همهی حقوق خود و عملی شدن آرمانهایمان باشیم و از تهدیدهای دیگر کشورها نترسیم. ثانیاً، اگر در راه احقاق حقوق خود با سنگاندازی دشمنان خارجی و مزدوران داخلیشان مواجه شدیم، جا خالی نکرده و تمام توانمان را برای به کرسی نشاندن حرف حقمان بکار بندیم. هرچند این چند جملهی کوتاه در مقام کلام خیلی سهل مینماید، اما وقتی زمان عمل میرسد، دیده میشود که اجرای کامل همین چند جملهی کوتاه، چقدر سخت و دشوار است. همانطور که دکتر جلیلی، از نظر سلبی در بعد بینالمللی گفتمان مقاومت دچار افراط و تفریط نشد، میبینیم که از لحاظ ایجابی و نوع عمل خود نیز طبق معیارهای این گفتمان عمل کرده است. تأکید همیشگی ایشان به حق ایران در استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای و خط قرمز قرار دادن آن در مذاکرات چندجانبه، قانع کردن طرفهای مذاکره به پذیرش این اصل و پیشفرض شدن این مقوله در مذاکرات، شجاعت و صراحت ایشان در روند مذاکرات، استفادهی هوشمندانهی جلیلی از نمادهای مقاومت در مذاکرات و یا حوادث تأثیرگذار بر مذاکرات، همگی نشان دهندهی درک کامل وی از جزئیات گفتمان مقاومت در عرصهی عملی بینالمللی بوده و وی را در سطح ممتازی نسبت به سایرین قرار میدهد. سایرینی که حتی خیلی از ایشان، در موضعگیریهای خود در خصوص مسئلهی هستهای، دچار لکنت و تعلل شدهاند. اما مراد از گفتمان مقاومت در حوزهی داخلی چیست و دولت بعدی، در برابر چه چیزهایی باید ایستادگی به خرج دهد؟ به عبارت دیگر، وقتی میگوییم رئیسجمهور بعدی و دولتش باید متعلق به گفتمان مقاومت باشند، شاخصهای آن در حوزهی سیاست داخلی چیست و در برابر چه رویکردهای دیگری قرار میگیرد؟ به نظر میرسد گفتمان مقاومت در بعد داخلی، دارای حداقل چهار ضلع است که عبارتند از: 1? مشکلات موجود و آتی: بر کسی پوشیده نیست که با توجه به همهی خدمات بیسابقهی نظام جمهوری اسلامی و دولتهای نهم و دهم به مردم، باز هم مشکلات عدیدهای بر سر راه زندگی مردم، نظام سیاسی-اجتماعی ما و مجموعهی کشور وجود دارد. این مطلب، جای ذکر مورد به مورد این مشکلات نیست، اما تقریباً هر کدام از ما یک لیست چندتایی از این مشکلات را در ذهن داریم. از طرف دیگر، کاملاً طبیعیست که برای دولت آینده نیز مشکلات جدیدی فراهم خواهد آمد. حال، دولتی که میخواهد با این مشکلات مقابله کند باید دارای صبر و تحمل فراوانی بوده که به قول رهبر انقلاب، تنها با داشتن صبر انقلابی میتوان در برابر این مشکلات ایستاد. زیرا با ظرفیتهای عادی نمیتوان جلوی این همه مشکل قرار گرفت و امکان شانه خالی کردن، ضعف نشان دادن و یا عدم پذیرش مشکلات وجود دارد. نکتهی قابل تذکر این است که عدم وجود یا کمبود صبر انقلابی و روحیهی مقاومت در برخی از مسئولین فعلی یا قبلی دولتها، از مهمترین دلایل ناکارآمدی ایشان است. زیرا تا وقتی وارد معرکه نشده بودند، با ارائهی شعارها و وعدههای بزرگ، مدینهی فاضلهی نزدیکی را برای مردم ایران متصور میشدند. اما وقتی از نزدیک متوجه مشکلات مختلف و عمیق کشور شدند، تنها مدت اندکی توانستند در مقابل آنها بیاستند و از آنجا به بعد، با تمام شدن صبر و مقاومتشان، مشکلات را به جامعه تسری دادند. به نظر میرسد صبر انقلابی یکی از ویژگیهای مهم و برجستهی دکتر جلیلیست که یا در دیگر نامزدهای موجود ریاستجمهوری دیده نمیشود و یا در سطح ایشان نیست. حضور در جبهههای جنگ و باقی ماندن بر سر همان ارزشها، خود به تنهایی کافیست تا ما بر وجود صبر انقلابی در فردی صحه بگذاریم. اما از این گذشته، تحمل انواع فشارهای سیاسی، روانی و رسانهای که در طول این شش سال مذاکره بر وی و تیم کاریشان وارد شده است نشان از قوت این خصیصه در وی دارد. خوب است برای درک این موضوع، به وسعت پروندهی هستهای ایران نگاه بیاندازیم تا متوجه شویم که وقتی یک فرد به عنوان مذاکرهکنندهی ارشد در این زمینه انتخاب شده و از نظر افکار عمومی داخلی و خارجی، اصلیترین مسئول فردی در روند مذاکرات محسوب میشود، چه فشاری بر وی وارد میشود و تنها چیزی که او را حفظ میکند، توکل به خدا و استقامت جهادیست. 2? کارهای روی زمین مانده و مسئولیت بزرگ ریاست جمهوری: اگر مورد بالایی را وجه سلبی گفتمان مقاومت در بعد داخلی بدانیم، وجه ایجابی آنرا باید در کارهای روی زمین ماندهای دانست که هنوز برای برخی از آنها هیچ فکری ارائه نشده است. وجود پتانسیلهای مختلف در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی نشان از این دارد که دولت بعدی، گذشته از تلاشی که باید برای از بین بردن مشکلات موجود انجام دهد، لازم است تا در جهت بهرهبرداری بیشتر استعدادهای معطل ماندهی کشور گام بردارد. یکی از همین کارهای روی زمین مانده، پرداختن جدی و وارد شدن به حوزهی عمل در مورد اقتصاد مقاومتیست. اگر در یک تعریف مختصر، اقتصاد مقاومتی را تلاش برای بکارگیری همهی استعدادهای اقتصادی داخلی دانسته و از طرف دیگر بدانیم که مثلاً در حوزهی کشاورزی (به عنوان یکی از پایههای استراتژیک اقتصاد مقاومتی) تنها نزدیک به بیست درصد ظرفیت کشور مورد استفاده قرار میگیرد، متوجه میشویم که در کل کشور چه کارهای روی زمین ماندهای وجود دارد که انرژی گذاشتن برای احیای آنها، تنها از عهدهی یک ارادهی معطوف به روحیهی جهادی و مقاومتی برمیآید. لازم است همینجا به این نکته اشاره کنیم که تذکر رهبر انقلاب در خصوص بزرگ بودن مسئولیت ریاستجمهوری را میتوان از همین دو مورد بالا متوجه شد. کارهای انجام نشده و مشکلات موجود، آنچنان مورد هجوم جایگاه ریاست جمهوریست که تنها با ظرفیت بالای فردی و گروهی و مقاوت در برابر همهی ناملایمات میتوان از پس سنگینی آن برآمد. شاید خیلی نیاز به توضیح نباشد که خارج کردن پروندهی هستهای ایران از وضعی که در آن، سرشکستگی در برابر ابرقدرتها و تحمل توهینهای ملی موج میزد، به شرایطی که عزت ملی و همکاری بینالمللی را توأمان دارد، یکی از برزگترین اقدامات انجام گرفته در طول تاریخ انقلاب اسلامی و حتی تاریخ کهن ایران زمین است. این بزرگی را ما وقتی درک میکنیم که با نگاهی تاریخی به مجموعهی مذاکرات ایرانیان با ابرقدرتهای جهانی و امتیاز دادنهای پیدرپی، آنها را به مذاکرات شرافتمندانهی تیم دکتر جلیلی در موضوع هستهای مقایسه کنیم. مسلماً این اقدامات، در کنار سایر کارهای بزرگی قرار میگیرد که ما به ذهن داریم و این اطمینان را به ما میدهد که دکتر جلیلی، مرد کارهای بزرگ است. از طرف دیگر، باید قبول کنیم که پذیرفتن مسئولیت مذاکرهکنندهی ارشد در این پرونده (با توجه به شرایطی که ایران در موضوع هستهای در زمان تغییر دبیر شورای امنیت ملی داشت) کار سختی بود که دکتر جلیلی آنرا پذیرفت و علاوه بر موفق بیرون آمدن از بار این مسئولیت، این دلگرمی را به ما داد که میشود روی ایشان در پذیرفتن سایر مسئولیتهای کلان حساب باز کرد. 3? سنگاندازی دیگران: به نظر میرسد دو ضلع اول گفتمان مقاومت در بعد داخلی کافی باشد تا ما را با لزوم وجود چنین روحیهای در دولت بعدی آشنا سازد. اما کافیست به دو مورد فوق، مانع تراشیهای دیگران را اضافه کنید. یعنی دولتی را تصور کنید که در حال رفع مشکلات از پیش مانده یا تازه تولید شده بوده و از طرف دیگر به فکر ایجاد ظرفیتهای جدید در بخشهای مختلف نظام است. که ناگهان سر و کلهی دوستان نادان، دشمنان خارجی و مزدوران داخلی آنها پیدا میشود. طبیعیست که عرصه برای کار کردن تنگ شده و خیلیها تسلیم میشوند. کافیست به عملکرد برخی از دولتهای پیشین جمهوری اسلامی نگاه کنیم تا متوجه شویم که به علت فقدان یا کمبود روحیهی مقاومت، تا چه حد در برابر مانع تراشیها ضعیف عمل کرده و با بیان اینکه دولت در هر نه روز یک بحران داشته، توجیهی برای ناکارآمدی دولتشان بتراشند. پس باید توجه داشت که تحمل و صبر و مقاومت در برابر خراب کاریهای دیگران، یکی دیگر عرصههای ظهور گفتمان مقاومت است که باید دولت بعدی متصف با آن باشد. حال، وقتی این قضیه را در مورد دکتر جلیلی بررسی میکنیم میبینیم که وقتی مذاکرهکنندهی ارشد ایران در مسئلهی هستهای بتواند به آن کیفیت در برابر سنگاندازی دشمنان قسم خوردهی مملکت بایستد و در سطحی به این بزرگی از عهدهی مخالفت ابرقدرتها و مزدوران داخلیشان برآید، به احتمال فراوان در مقابل مانعتراشی امور داخلی نیز میتواند با تدبیر عمل کند به شکلی که نه در دام برنامههای روزانه بیافتد و نه اینکه همه را به یک چوب براند. 4? تلاش برای دور هم نشاندن جریانات همسو: همانطور که گفتیم، یکی از کارهای دولت بعدی، بالفعل کردن پتانسیلهای معطل ماندهی کشور است. این نکته بدیهیست که حجم قابل توجهی از این پتانسیلها در دست جریاناتیست که هر چند در ابرگفتمان انقلاب اسلامی قرار میگیرند، اما بر سر برخی مسائل با هم اختلاف نظر دارند و همین اختلافات باعث میشود که نتوانند دور همدیگر نشسته تا همهی ظرفیت نظام شکوفا شود. حال، دولت بعدی باید بتواند از چنان ظرفیتی برخودار باشد که پدرانه، این جریانات را کنار هم بنشاند و با تحمل ناملایمات قابل پیشبینی بر سر راه این همگرایی، به وقوع آن کمک کند. زیرا همانطور که میدانیم، یکی از نقاط ضعف دولتهای نهم و دهم این بود که نتوانست از استعداد جریانات مختلف کشور بهرهبرداری کند. علت این ناتوانی را نیز میتوان در پایین بودن تحمل دیگران و کم صبر و حوصلگی قدرت حاکم در دولت دانست که نه تنها حاضر به پایداری در مقابل نزاع گروههای مختلف سیاسی با یکدیگر نبود، بلکه حتی زاویهگیری با خودش را نیز نمیپذیرفت. در نتیجه، حاضر شدن در چنین نقشی که در آن دولت بتواند مانند یک بزرگتر همه را دور هم جمع کند، نیاز به صعهی صدر و تحملی دارد که این صبر و تحمل، یکبار دیگر نشان دهندهی لزوم تسری گفتمان مقاومت در دولت بعدیست. حال، با نگاه به عملکرد دکتر جلیلی در همسو نگه داشتن همهی جریانهای داخلی بر سر مسئلهی مهم هستهای و پذیرش اقدامات ایشان به عنوان مذاکرهکنندهی ارشد از سوی همهی سیاسیون، میتوان این اطمینان خاطر را داشت که مدیریت گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، در دایرهی تواناییهای ایشان بوده و در این مورد، از هیچکدام از کاندیداهای موجود نمیتوان تا این اندازه مطمئن بود که بتوانند پاسخ شایستهای به این نیاز اساسی کشور بدهند. امید این است که منتخب مردم در بیست و چهار خرداد، کسی باشد این ضرورت را درک کرده و برای عملی شدن آن در عرصههای مختلف، عزم جدی و انقلابی، و برنامهی عملیاتی و واقعبینانه داشته باشد. با توجه به بررسیهای مستند بر واقعیات پیشروی ما، به نظر میرسد از میان نامزدهای ریاستجمهوری کسی به اندازهی دکتر جلیلی نماینده و پرچمدار گفتمان مقاومت نیست و این گفتمان، در سابقه و صبغهی عملی وی ما را به بیشرفت رهنمون می کند انشااله. به گزارش سایت ستاد حیات طیبه، دکتر سعید جلیلی در دیدار آیت الله جوادی آملی که در موسسه اسراء برگزار شد با اشاره به این که علوم ارائه شده در دانشگاه ها نوعا غربی است، اظهار داشت: ادعای انقلاب و جمهوری اسلامی این بود که برای جامعه و حکومت و مناسبات بین آدم ها حرف دارد و اندیشه این انقلاب باید بیش از اینها در میدان جامعه جریان پیدا کند. دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: غیر از رشد علوم انسانی در بحث های نظری، در میدان های عملی هم باید ظاهر شود. وی ادامه داد: در سال های بعد از انقلاب، هر قدر به اسلام عمل کرده ایم، نتیجه هم گرفته ایم و موفقیت های انقلاب همان جاهایی بود که به اندیشه های سیاسی اسلام عمل کردیم. سعید جلیلی با تاکید براین که گفتمان انقلاب اسلامی باید در عرصه حکومت، جامعه، اقتصاد، فرهنگ و هنر و همه چیز جاری شود، گفت: مردم باید اقناع شوند که دین، فقط به حوزه عبادات اختصاص ندارد و پیشرفت و رفاه و بهبود سطح معیشت هم در سایه اندیشه دینی قابل تحقق است. جلیلی ماشین دولت را پر هزینه و ضعیف توصیف کرد و ادامه داد: اگر ساختارهای اداری و دولتی را مبتنی بر اندیشه دینی اصلاح کنیم، سرعت رشد کشور زیاد می شود. آیت الله جوادی آملی در این دیدار با تبریک میلاد امام جواد(علیه السلام) روایتی از ایشان نقل کردند و از قول ایشان گفتند: اعتماد به خدا، بهای هر کالای گران و نردبان هر درجه بلندی است. ایشان تاکید کردند: جهان، انسان و پیوند انسان و جهان را خداوند اداره می کند و اگر کسی بخواهد در عالم به جایی برسد، باید از درایت این مدیر استفاده کند. آیت الله جوادی ادامه دادند: وقتی اضلاع سه گانه مثلث به دست اوست، چاره ای نیست که باید در همه حوزه ها از او تبعیت کنیم. ایشان دین را شامل دو عنصر حیاتی شریعت و سیاست اسلام معرفی کرد و گفتند: شریعت، احکام فراوانی دارد، ولی نماز ستون دین است. در سیاست هم عناصر فراوان هست، اما مردم ستون دین هستند. جوادی آملی با شاره به نامه53 امیر مومنان خطاب به مالک اشتر اظهار داشت: عماد و عمود دین در حوزه سیاست اسلام، عامه مردم هستند و کسی که حرف مردم را بزند، ولی مشکل بیکاری را حل نکند، مصداق لم تقولون مالا تفعلون است. این عالم بزرگوار شهیدان سرافراز را سرمایه های کشور خواند و گفت: کسی که به این خون های پاک توجه نکند، دریای بی کران خون شهیدان او را کنار می زند، چنان که هر کس در این 34 سال با خون شهیدان بازی کرد، کنار زده شد و اکنون خانه نشین است. آیت الله جوادی آملی عامل موثر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را عقیده و ایمان رزمندگان معرفی کرد. ادامه داد: پرچم هایی که در سراسر جبهه ها برافراشته بود، یاحسین یازهرا و یا ابوالفضل بود، نه پرچم سه رنگ و نوار ها. و نغمه هایی که این ها را می خواندند و می شنیدند،حسین حسین بود و از ای ایران مرز پر گهر خبری نبود. جوادی آملی با اشاره به روایتی از امام حسن عسگری(علیه السلام) گفتند: می فرماید ایاک و ما یعتذر، یعنی در کاری که بعد می خواهید از آن عذر خواهی کنید، وارد نشوید. نباید کسی بگوید من می خواستم، ولی نگذاشتند. ایشان افزود: آدم باید وظیفه اش را بداند و هم بتواند به آن عمل کند. جوادی آملی تاکید کرد: در این کشور به لطف الهی همه چیز هست. این تحریم ها که مقطعی و ناقص است. حتی اگر تحریم صد درصد باشد و دور ما را سیم خاردار بکشند که حتی نتوانیم با کسی تماس داشته باشیم، این کشور می تواند خودش را اداره کند. وی با اشاره به قدرت و توان مردم ایران اظهارداشت: آن چه در این مدت خودش را نشان داد، ضعف مدیریت بود و در جزئیات زندگی مردم به نظر آمد. جوادی آملی با یادآوری خاطره ای از نشت چاه نفتی در نزدیکی قم 60 سال قبل تاکید کرد: الان جوان های ما قدرت و نورانیت دارند. امکانات و نیرو هم در کشور زیاد است و رییس جمهور باید کار را مهندسی و مدیریت کند. وی بیداری اسلامی در خاور میانه را محصول انقلاب اسلامی معرفی کرد و گفت: کسی فکر نمی کرد روزی در مصر و تونس و عربستان و یمن نام امام خمینی بلند شود. جوادی آملی با تاکید بر ضرورت ادامه رفتار جدی در مذاکرات هسته ای ادامه داد: آنها نمی آیند حرف ما را گوش کنند، بلکه می آیند که حرف خودشان را بزنند. وی دین کلیسایی غرب را دین بدون عقل معرفی کرد که روزی گالیله و امروز قرآن را آتش می زند. ایشان تصریح کردند: علم غربی هم بدون دین است و اگر دین داران غربی خردمند و عاقل شدند از سوزاندن قرآن و هر پدیده علمی پشیمان بودند و اگر دانشمندان آنها دیگر مقهور علم نباشند و از جنگ های جهانی اعلام پشیمانی کردند، قابل گفت و گو خواهند بود، وگرنه با اینکه به آنها احترام می گذاریم، احتیاجی به غرب نداریم و می توانیم بدون نیاز به آنها کشور را اداره کنیم.
به گزارش فارس، در برخشی از نامه مذکور آمده است: آقای جلیلی چندین سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بودهاند و اقدامات بسیار موثری را انجام دادهاند، ولی تا کنون بنا نداشتهاند که خدماتشان را، هر آنقدر هم که زیاد بوده باشد، جار بزنند وگرنه هستند کسانی که اگر یک صدم آقای جلیلی به این نظام و مردم عزیز خدمت کرده بودند، تا به حال گوش عالمی را کر کرده بودند.
متن کامل نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای علی مطهری
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم
در پی مصاحبه شما با یک خبرگزاری و نگارش نامه توسط شما به مقام معظم رهبری، بر آن شدیم تا نکاتی را به شما متذکر شویم.
در مصاحبه مزبور، شما گفتهاید که : درباره رد صلاحیت آقای هاشمی دو دلیل آوردهاند، که هر دو باطل است. یکی ناتوانی جسمی و دوم نقش داشتن در فتنه سال 88.
آقای مطهری لطفا بفرمایید، منبع دلیل دومی که گفته اید، از جانب کدام یک از مسئولین شورای نگهبان بوده است؟ چرا ما هر چه اظهارات سخنگوی محترم شورای نگهبان را پیگیری کردیم، چنین صحبتی را از ایشان به خاطر نداریم؟! به نظر میرسد، این دلیل (مشارکت در فتنه ی 88) برخاسته از ذهن جنابعالی باشد.
در ادامه گفته اید: بنده پیشنهاد میکنم برای ارزیابی توان جسمی آقای هاشمی، یک مسابقه دو صدمتر بین ایشان و آقای جلیلی و یک مسابقه کشتی بین آقای هاشمی و آقای حداد برگزار کنند.
در این جملات شما با کنایهای قابل تامل، به جانباز بودن جناب آقای جلیلی از ناحیه پا اشاره کردهاید و برای ایشان از میان تمام ورزشها دو میدانی را برگزیدهاید. در این راستا چند نکته را متذکر می شویم:
نکته نخست این که مسخره کردن، حتی اگر فرد مورد تمسخر، جانباز سرافراز اسلام نباشد، عملی مذموم است. «ویل لکل همزه لمزه...لینبذن فی الحطمه» (سوره ی همزه، آیات 1 و 3)وای بر هر عیب جوی مسخره کننده ای!... به زودی در آتشی خردکننده پرتاب می شود.
دوم این که اگر بنا ندارید طبق وظیفه خود، به پیشکسوتان راه حماسه و ایثار احترام بگذارید، لااقل بهتر است این را بدانید که «... و فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» (سوره ی نساء، آیه ی 95)
و خدا مجاهدان را بر وانشستگان برتری بخشیده و برای آنان پاداشی بزرگ مقرر داشته است. ضمنا آقای مطهری آیا بهتر نبود شما با این توانایی که در شناسایی استعداهای ورزشی دارید به جای بر عهده گرفتن وظیفه خطیر نمایندگی مجلس، عضو کمیته ملی المپیک می شدید؟!
در جای دیگری از صحبت هایتان گفتهاید که: «تمکین به قانون منافاتی با انتقاد به مجری قانون ندارد». در این جا پاسختان را به حضرت روح الله، امام خمینی وا میگذاریم که در این باره فرمودند: «هر کس بگوید حکم شورای نگهبان کذاست، مفسد است». قابل توجه جنابعالی، امام نفرمودند: هر کس در مقابل حکم شورای نگهبان تمکین نکند، مفسد است. هر چند علی القاعده چنین فردی نیز مفسد است ولی به نظر می رسد، امام با این بیانشان شدت لزوم احترام به نظر شورای نگهبان را متذکر می شوند.
آری، به نظر میرسد که همراهی شما با قانون، تا جایی خواهد بود که اجرای آن باب میل شما باشد.
گفته اید: «ممکن است شما به نظر شورای نگهبان درباره صلاحیت کاندیداها انتقاد داشته باشید و این انتقاد خود را هم بیان کنید تا آن روش تکرار نشود اما در عمل تابع باشید.»
آقای مطهری بر فرض این که انتقاد شما بجا و صحیح بوده باشد، آیا تعیین تکلیف شما برای مقام معظم رهبری، امام خامنهای، در نامه ارسالیتان، مناسبتی با متابعت در عمل دارد؟! (اوّلی مشمول حکم حکومتی نمی شود و دومی مشمول می شود!!!)
گفتهاید: «تأیید صلاحیت آقای جلیلی درست نبود. آقای جلیلی با کمترین تجربه چرا تأیید صلاحیت شد؟ آیا با چهار تا ملاقات و مذاکره با خانم اشتون، کسی می تواند رئیس جمهور شود؟» در این مورد نیز باید گفت: مذاکره، فقط دیدار با خانم اشتون نیست و این چیزی است که نهایتا شما از مذاکرات دیدهاید. کسی که کمترین اطلاعاتی پیرامون روند مذاکره با قدرت های جهانی داشته باشد، یقینا چنین به قضاوت نمی نشیند. از سوی دیگر، آقای جلیلی چندین سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بودهاند و اقدامات بسیار موثری را انجام دادهاند، ولی تا کنون بنا نداشتهاند که خدماتشان را، هر آنقدر هم که زیاد بوده باشد، جار بزنند وگرنه هستند کسانی که اگر یک صدم آقای جلیلی به این نظام و مردم عزیز خدمت کرده بودند، تا به حال گوش عالمی را کر کرده بودند.
آری در مقابل شما، هستند کسانی که عملشان بر گفتارشان پیشی گرفته است، چنان که مولایمان امام علی (ع) در مورد اصحاب جمل فرمودند: چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند، اما کاری از پیش نبردند و سرانجام سست گردیدند! ولی ما اینگونه نیستیم، تا عمل نکنیم، رعد و برقی نداریم و تا نباریم سیل جاری نمی سازیم. (نهج البلاغه، خطبه 9)
و اما جمع ما دانشجویان، دلیل و منشاء این توهینها و تخریبها نسبت به آقای جلیلی را مسئله دیگری می دانیم، که از این قرار است: واهمه یک جریان خاصّ متصل به باندهای ثروت و قدرت، از قدرت یافتن گفتمانی انقلابی، مستقل، مردمی که در تقابل تمام عیار با این جریان بر خواهد آمد.
البته آقای مطهری، ما دانشجویان یقین داریم که به فضل الهی و به حکم «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم»، شما ضمن حماسه ای بزرگ، شاهد قدرت یافتن این گفتمان و برپایی حیات طیبه اسلامی با ریاست جمهوری آقای جلیلی خواهید بود.
آقای رئیس، حضار محترم!
شایسته میدانم ابتدا مراتب خرسندی خود را از ابتکار ارزشمند، سازنده و مهم مقامات امنیتی فدراسیون روسیه برای برپایی این نشست ابراز نمایم و آرزوی خود را برای موفقیت هر چه بیشتر این گردهمایی و تاثیرگذاری عملی آن بر بهبود شرایط امنیتی جهان در همه عرصه ها و حرکت برای ساختن جهانی عاری از هر گونه ناامنی، اضطراب و فشار بیان نمایم.
حضار محترم!
پیشرفتهای علمی و فناوری انسان هنوز نتوانسته است حیات بشری را از نیاز مبرم به انواع انرژی بی نیاز سازد؛ از این رو انرژی همچنان همه ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و مقوله امنیت انرژی همواره از دغدغههای دائمی کشورها و نظام بین الملل بوده و خواهد بود. شدت توجه به انرژی و دسترسی آسان، ایمن و مطمئن به انرژی آن چنان بوده است که خود موجب ناامنی و بی ثباتی های فراوان در سراسر جهان شده است. قرن گذشته و ابتدای قرن حاضر شاهد آن بوده است که به بهانه امنیت انرژی کشورهایی اشغال شده، مداخلات نظامی صورت گرفته و خونهای بی گناهان بسیاری بر زمین ریخته شده است و حتی کشورهایی چند پاره شده اند. در واقع مقوله امنیت انرژی خود موجب ناامنی بسیاری از مناطق جهان شده است.
امروز دو برداشت کلی نسبت به امنیت انرژی مطرح است:
الف) برداشتی که امنیت انرژی از منظر مصرف کنندگان را مد نظر داشته و آن را مترادف با تأمین عرضه انرژی و نفت برای مصرف کشورهای صنعتی میداند و در همین چارچوب انجام هر اقدامی حتی اقدام غیرقانونی را برای تحقق این امر مشروع میداند. برداشتی که در چارچوب آن اشغال کشورها مجاز و خون ریزی و پایمال شدن حقوق مردم بیگناه یک کشور، برای حفظ جریان نفت موجّه بلکه قابل دفاع جلوه داده می شود.
ب) برداشت معقول، منصفانه و مترقی مبنی بر تأمین امنیت انرژی در معنای وسیع آن که شامل همه انواع انرژی و تأمین امنیت انرژی برای همه کشورها بوده و امنیت همه امور و فعالیتهای مرتبط با آن و تأمین حقوق کشورها را مد نظر دارد.
مایلم تأکید نمایم که در مقطع کنونی، جهان ما نیازمند تعریف واقعی، جامع و بیطرفانه درباره امنیت انرژی است؛ امنیت کدام انرژی؟ امنیت انرژی برای چه کسانی، تولیدکنندگان یا مصرف کنندگان یا هر دو؟ زیرا در حال حاضر بسیاری از کشورها که دغدغه امنیت انرژی را برای خود دارند نه تنها دغدغه امنیت کشورهای دیگر و نظام بین الملل را ندارند بلکه با نگاه یکجانبه گرایانه، تامین منافع و امنیت انرژی خویش را در ناامنی سایرین میپندارند و حتی از این اهرم برای عقب نگه داشتن کشورهای دیگر استفاده می کنند که مهمترین مظاهر آن عبارتست از:
1- اعمال ملاحظات و فشارهای سیاسی بر معادلات اقتصادی انرژی؛ تا جایی که در نتیجه این امر بسیاری از منابع ارزشمند انرژی هنوز امکان بهرهبرداری نیافته است.
2? تبدیل بازار انرژی به عرصهای برای پیشبرد نیات و اهداف سلطه طلبانه و غیرمشروع؛ به راستی آیا تحریم نفتی و تاثیرگذاری بر سازوکار آزاد بازار انرژی را نباید مصداقی از تلاش غیرقانونی و ناموجه برای بی ثبات کردن بازار انرژی نفت تلقی کرد.
3? استفاده نابرابر و تبعیض آمیز از انواع انرژیهای نو و تمیز مانند انرژی هستهای و تلاش برای ایجاد نظامی تبعیض آمیز که در آن برخی کشورها امکان بهره برداری از انواع انرژی را دارند و کشورهای دیگر از هر گونه کوشش و بهره مندی در این زمینه محروم مانده اند و هر گونه تلاش آنها برای بهره برداری صلح آمیز از آن با اتهامات بی پایه و اقدامات غیر قانونی و ظالمانه روبرو می شود.
بر مبنای همین منطق معتقدم همکاری و تلاش جهانی برای تامین امنیت انرژی در وهله اول مستلزم بازنگری در تعریف این مقوله و این مفاهیم است تا از نگاهی که منافع همه ملتها را مد نظر داشته باشد، مجدداً تعریف و سازوکارهای آن تعیین گردد.
آقای رئیس، حضار محترم!
در فاصله نشست قبلی تا امروز جهان شاهد تحولات نگران کننده دیگری نیز بوده است که دو مقوله دزدی دریایی و امنیت اطلاعاتی در دستور کار این اجلاس قرار گرفته است. نگاه تحلیلی و انتقادی به این دو مقوله گواه آن است که آنها نیز ریشه در نظام ناعادلانهای دارد که برخی کشورها با استفاده از ابزارهای مختلف سخت و نرم و فارغ از همه معیارهای حقوقی و اخلاقی، هرگونه اقدام را به نفع خود مجاز می شمارند.
«دزدی دریایی» که امروزه علاوه بر تحمیل خسارتهای مالی فراوان به اقتصاد کشورها و کُند ساختن جریان مبادلات تجاری، جان بسیاری از ملوانان را در سراسر جهان به خطر انداخته و آسایش خانواده ها را سلب نموده، در نتیجه همین نگاه و مداخلات خارجی در سومالی و فقر مردم آن کشور به شدت گسترش یافته است. جمهوری اسلامی ایران خود تاکنون در این زمینه خسارتهایی را متحمل شده و برای تأمین امنیت ناوگان خود قاطعانه وارد عمل شده است. بیش از 100 مورد حمله دزدان دریایی دفع شده است و بیش از 20 مورد به کشتی های سایر کشورها که مورد حمله قرار گرفته اند، کمک رسانی شده است. از این نظر است که با وجود خطرات و تهدیدهای کنونی، این مقوله باز فرصت دیگری را برای همکاری کشورهای علاقه مند به صلح و ثبات و امنیت جهانی و رفاه همه انسانها فراهم ساخته تا در تلاش جمعی به مقابله با ریشه ها و مظاهر این تهدید بپردازند.
مقوله مهم دیگر «امنیت فضای اطلاعاتی» است که حوادث یکسال گذشته نگرانی های جدی را در این عرصه برانگیخته است. همانطور که می دانید پیشرفت های فناوری به ویژه فناوری اطلاعات دستاوردهای عظیمی برای رشد، توسعه اقتصادی، رفاه اجتماعی و ارتقاء فرهنگ و تمدن ملتها فراهم ساخته است و جهان را به هم نزدیک ساخته است؛ با این حال مظاهر ضدامنیتی و تهدیدزای آن که منابع و امنیت کشورها را به خطر انداخته به شدت نگران کننده است که مهمترین آنها را می توان چنین برشمرد:
1? مرزهای شناخته شده و حق حاکمیت کشورها در فضای اطلاعاتی مخدوش گردیده و سرمایه های مادی و معنوی ملتها به سرقت رفته و تخریب می گردد.
2? زیرساختهای حیاتی کشورها در معرض حملات هدفمند از سوی افراد، گروه ها و حتی دولتها قرار می گیرد و خسارتهای شدیدی را بر کشورها تحمیل می نماید.
3? شکاف فناورانه و برخورداری برخی کشورهای از دانش و نرم افزارهای آن، زمینه انحصار طلبی و سودجویی های غیرحقوقی آنها را فراهم می سازد.
از سوی دیگر فقدان اجماع بین المللی در خصوص ابعاد، ماهیت و مصادیقِ فرصتها و تهدیدهای این عرصه به علاوه نبود سازوکار جامع و متفق الآراء برای مدیریت آن، زمینه هرج و مرج در سطح بین المللی و اقدامات خصمانه برخی کشورها را علیه دیگران فراهم ساخته است. در چنین شرایطی کشورها ناگزیر نسبت به اتخاذ راهبردهای متعارض و گوناگون اقدام نموده اند که این امر چشم انداز مبهم و تاریکی را به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته ایجاد می کند. از این رو بر جامعه جهانی است که برای مقابله با این چالش و کمک به کشورهای آسیب پذیر و تامین حقوق کشورها و امنیت همه اقدام نماید و زمینه همکاری کشورها برای ایجاد مراکز کنترل، امداد و نجات کامپیوتری و مقابله با جرائم و تبهکاری در فضای سایبری فراهم گردد.
حضار محترم!
در ادامه تحولات امنیتی در فاصله دو نشست مایلم توجه شما را به برخی تهدیدهای دیگر جلب نمایم. افزایش تولید و تجارت غیرقانونی مواد مخدر در سطح جهان و در کشور افغانستان به ویژه در دوره حضور نیروهای خارجی در این کشور همچنان مایه نگرانی است و خسارتهای مادی و انسانی فراوانی را به جمهوری اسلامی ایران و کشورهای مشترک المنافع وارد می سازد. متاسفانه تاکنون هیچ بررسی بیطرفانه ای در خصوص علل و ریشه های افزایش این مواد به ویژه در مناطق تحت کنترل نیروهای خارجی و نقش آنها در این زمینه صورت نگرفته است.
حادثه تلخ ولی آموزنده دیگر ترور دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران بود که توسط ایادی رژیم صهیونیستی صورت گرفت. در واقع رژیم صهیونیستی در ادامه رویکردهای غیر انسانی و اهداف غیر مشروعش پس از اشغال سرزمین فلسطینی و آواره و بیخانمان ساختن میلیونها فلسطینی از کاشانه شان و ترورهای دولتی رسمی و غیررسمی، با هدف سد کردن مسیر پیشرفت ملت ایران، به ترور دانشمندان ما دست یازید. غافل از آنکه این حوادث دانشمندان ما را در پیمودن مسیر ترقی استوارتر خواهد ساخت.
آقای رئیس، حضار محترم!
امنیت مقوله ای پیچیده و چندوجهی است که در سطوح و عرصههای مختلف تبلور مییابد. عرصههایی که به یکدیگر پیوند وثیق و مستحکم دارند. امنیت اقتصادی در گرو ثبات و امنیت سیاسی، امنیت سیاسی در گروه توسعه اقتصادی و امنیت و رفاه اجتماعی مرهون امنیت سیاسی است. جهان به هم پیوسته امروز، همه نقاط را به هم وابسته و از هم متأثر میسازد، لذا بر همگان است که با تغییر در نگاهها و با رویکرد معقول و منطقی به دور از حب و بغضها برای ایجاد جهانی امن تلاش کنیم. بدیهی است سنگ بنای اصلی جهان امن، آرام و باثبات توجه به عدالت در سطوح فردی، اجتماعی، ملی و بین المللی است. عدالتی که در آن حقوق و تکالیف ملتها در آن تعریف و به طور متوازن رعایت گردد. تجربه تاریخ جهان در قرن گذشته ثابت کرد بی عدالتی و عدم رعایت توازن در حقوق و تکالیف ملتها، دور جدیدی از ناامنی و بی ثباتی را موجب خواهد شد.
با تشکر از حوصله شما، بار دیگر مراتب سپاس خود را از دولت فدراسیون روسیه بابت فراهم ساختن این فرصت ابراز می نمایم.
والسلام علیکم
منبع : ایران هسته ای
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |