?حجت الاسلام رهدار: اقتصاد مسئله انقلاب نیست؛ مشکل امروز است
حجت الاسلام رهدار، سخنران نشست خبری ستاد تداوم دولت مردم، به بیان نظرات خود درباره دولت احمدینژاد و دولت آینده و کاندیداتوری آقای جلیلی پرداخت.
حجت الاسلام دکتر رهدار در پاسخ به این سوال که باتوجه به مسئله تحریم ها، الان تقریبا تنها بحثی که به عنوان محور کار و برنامه های کاندیداها مطرح میشود اقتصاد است، نظر حضرتعالی درمورد جایگاه اقتصاد در گفتمان و منظومه کلی انقلاب چیست؟ ، بیان داشتند:
انقلاب محدود به قیمت خیار و گوجه نیست
ابتدا باید بین مسئله بودن اقتصاد در گفتمان انقلاب و مشکل بودن آن در مقطع فعلی تفکیک قائل شویم. به نظر من اقتصاد مسئله انقلاب نیست ولی مشکل امروزی ماست. انقلاب ما غنی تر و سنگتین تر از این است که آن را به قیمت گوجه و خیار و طلا و ارز بخواهیم محدود کنیم. یک بار تلویزیون یک مستندی را نشان میداد که از مردم میپرسیدند آیا در انتخابات شرکت می کنید. و مردم می گفتند می آییم هرچند قمیت ها اینقدر گران شده و … ولی یک پیرمردی بود در آن بین که می گفت: شرکت می کنم چون واجب است و مثل نماز است. نمی شود گفت چون قمیتها بالا رفته نماز نمی خوانم!
نامهای از شهید رجایی را برای جلیلی خواندم
ایشان با اشاره به دیدار چند روز پیش خود با دکتر جلیلی افزودند: در این دیدار یک نامه از شهید رجایی را که برای بنی صدر نوشته بود، خواندم. در آن نامه شهید رجایی به بنی صدر می گوید: "شعارهایی ندهید که روسای جمهور بعد از شما به طمع جلب آرای مردم همان شعارها را بدهند. بگذارید مردم برای شعارهایی که انقلاب کردند به صحنه بیایند” شعارهایی که مردم برایش انقلاب کردند را امام بیان کرده اند. امام می فرمایند مردم برای نان و خربزه انقلاب نکردند. برای اسلام انقلاب کردند. برای نان و خربزه شاه بهتر از ما بود.
تحریم لازمه تکامل انقلاب است
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: الان نامزدها از همه چیز حرف می زنند جز آن چیزهایی که باید درموردش صحبت کنند. من این مطلب را باز به دکتر جلیلی عرض کردم. گفتم مردم از شما سوالات و مطالبات متعدد و متفاوت دارند مثل اشتغال و تورم و تحریم و.. شما بیا در عین اینکه به آنها جواب عینی و اجرایی می دهد، مبانی انقلاب را هم در جوابتان ضرب کنید. مثلا اگر درمورد تحریم پرسیدند و گفتند چطور آن را حل می کنید، شما در عین اینکه جواب می دهید که مثلا با افزایش تولید و بستن قراردادهای دیگر و ایجاد واسطه و…، به مردم این را یادآوری کنید که تحریم لازمه تکامل انقلاب ماست. مثل هر انسانی که هرچه بیشتر رشد می کند، با مسائل سخت تر مواجه می شود. ولی در عین حال ظرفیت ادراکی انسان هم زیاد می شود و مردم ما الان این ظرفیت را بعد از 34 سال دارند که به آنها از این دست جوابها هم بدهید. و الا در جوابهای اول که البته لازم هم هست، بین ما و دولت هویدا و.. که تفاوتی نیست.
تفکیک بین اندیشه سیاسی و نظام سیاسی
ایشان درجمع بندی این بخش از صحبت ها افزود: بطور کلی ما باید با در نظر گرفتن تفکیک بین نظام سیاسی و اندیشه سیاسی که به نوعی همان تفکیک بین جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است، مسائل عینی که در نظام سیاسی ایجاد می شود را به مبانی و اندیشه سیاسی ارجاع دهیم و جواب دهیم. اگر ما اینکار را نکنیم و ظرفیت تئوریک انقلاب را در جواب دادن به مسائل عینی لحاظ نکنیم، دو مشکل ایجاد می شود: 1- هرچه جلوتر می رویم، بین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی فاصله ایجاد می شود. 2- مردم رشد نمی کنند و افق های آنها بالا نمی رود و مردمی که رشد نکرده باشند نمی توانند انقلابی از جنس انفجار نور ایجاد کنند.
مسیر کسی که در این مقطع بلوغ انقلاب از مذاکره با کدخدای جهان صحبت میکند، این مسیرش مسیر انقلاب نیست
حجت الاسلام رهدار در جواب به سوالی که راجع به تقدم پیشرفت بر عدالت یا برعکس پرسیده شده بود، گفت: این مسئله با یک مثال روشن میشود. یک زمان ممکن است شخصی در جاده نادرستی حرکت صاف و صحیح داشته باشد و یک زمان کسی در جاده صحیح، حرکت کج و معوج داشته باشد. این سوال ناظر به این است که کدام وضعیت بهتری دارند؟ مسلماً کسی که در جاده ناراست و غلط، صاف حرکت میکند، مدام از مسیر دور میشود ولی کسی که در جاده صحیح است، ممکن است با حرکت های اشتباه در رسیدن به مقصد با تأخیر مواجه شود ولی چون مسیرش درست است، بالاخره میرسد. عدالت، مسیر درست است و پیشرفت، برنامه و سرعت حرکت در این مسیر؛ لذا مسلم است که کدام یک بر دیگری مقدم است. کسی که الآن در این مقطع بلوغ انقلاب از مذاکره با کدخدای جهان صحبت میکند، این مسیرش مسیر انقلاب نیست نه اینکه در مسیر انقلاب کج حرکت میکند.
این تئوری هایی که بیان میشود، در دولت هویدا و در کشورهای دیگر هم هست
ایشان در ادامه و در پاسخ به سوالی که از ویژگیهای برتر آقای دکتر جلیلی از نگاه ایشان پرسیده بود، گفتند: اولاً باید به این نکته توجه داشت که انتخاب ما در اینجا نسبی است و بین این گزینه ها به هرحال باید یکی را انتخاب کنیم. ثانیاً ما نباید اجازه دهیم در حرکت استکمالی نظام خدشه ای وارد شود. برای بعضی انگار انقلابی اتفاق نیفتاده این تئوری هایی که بیان میشود، در دولت هویدا و در کشورهای دیگر هم هست. ملاک ما همان سه گانه ای است که امام فرمود: "مکتب، رهبری و مردم" هرسه اینها را باید درهم ضرب کنیم و در انتخاب گزینه اصلح به همه اینها توأمان توجه داشته باشیم.
الآن اگر آقای احمدی نژاد هم کنار سایر کاندیداها بود، بازهم به جلیلی رأی میدادم
ایشان با اشاره مستقیم به دکتر جلیلی افزودند، به نظر بنده این سه معیار به طور توأمان در آقای جلیلی بیش از سایر گزینه ها جمع است. من قبلا هم گفته ام اگر با علم به تمام اتفاقات فعلی سال 88 میخواستم رأی بدهم بازهم به احمدی نژاد رأی میدادم ولی الآن اگر آقای احمدی نژاد هم کنار سایر کاندیداها بود، به جلیلی رأی میدادم. ما نباید در گزینه ها بمانیم. باید عبور کنیم. درمورد آقای جلیلی من میخواهم به برخی از ویژگی های بارز ایشان اشاره کنم:
آقای جلیلی فهم خوب و دقیق از مبانی تئوریک انقلاب دارد
اول اینکه آقای جلیلی فهم خوب و دقیق از مبانی تئوریک انقلاب دارد. این چیزی است که در بقیه کمتر است یا اصلاً نیست. آقای حداد فهم تئوریک دارد، ولی فهمش فردی است. البته اشتباه آقای جلیلی این بود که با مسائل جزئی و عرفی در تبلیغات شروع کرد. اگر این فهم تئوریک خود را بیان میکرد و اجازه میداد از مسائلی که در این چارچوب مطرح می شود شعارهای او را بسازند، خیلی بهتر بود
دیپلمات بودن ایشان باعث میشود ایشان درمورد بومی ترین مسائل ما پاسخ جهانی بدهد
دوم اینکه دیپلمات بودن ایشان باعث میشود ایشان درمورد بومی ترین مسائل ما پاسخ جهانی بدهد. چون ایشان فهم جهانی دارد و پاسخی هایی که به مسائل میدهد در عرصه جهانی معتبر است. البته این ویژگی منحصر در ایشان نیست و آقای ولایتی هم چنین ویژگی دارند. آقای روحانی هم حتی میتوانند مدعی داشتن این ویژگی باشند.
سمفونی دولت احمدی نژاد بیشترین هماهنگی را با سمفونی انقلاب داشت/ متانت اخلاقی آقای جلیلی ایشان را از احمدی نژاد هم متمایز میکند
ویژگی سوم آقای جلیلی که ایشان را از احمدی نژاد هم متمایز میکند، متانت اخلاقی ایشان است. من البته ناراحت شدم که ایشان را آنقدر تحت فشار قرار دادند تا درمورد دولت موضع بگیرد. درمورد آقای احمدی نژاد یک بار به ایشان بصورت کلان و گفتمانی نگاه کنید. غیر از این است که سمفونی دولت ایشان بیشترین هماهنگی را با سمفونی انقلاب داشت؟ ما البته خودمان اول منتقدین خطاهای احمدی نژاد بودیم. ولی در هرحال ما احمدی نژاد را در گفتمان انقلاب میبنیم، چرا الآن به خاطر چند تا سوتی که ایشان داده و قطعاً هم سوتی است الآن از آن همه ظرفیت مثبتی که آقای احمدینژاد ایجاد کرد، چنان غافل هستیم که حتی نامزد بعدیمان را کسی که کنارش آمدهایم بهاصرار میخواهیم به مردم بگوییم نه این ربطی به دولت ندارد. حضرت آقا فرمود رئیسجمهور بعدی ما باید ظرفیتهای مثبت دولت موجود را داشته باشد؛ و آقای جلیلی نماینده آن ظرفیتهای مثبت دولت موجود است؛ نگاهش به مردم، خدمت است... به همین علت هم بیشترین تحفظ را به دولت دارد، بیشترین انصاف را در نقد دولت دارد.
آقای احمدینژاد پیامآور عزت بعد از ذلت دوره دوم خرداد بود. آنها کم دستاوردهایی نبود، البته لغزیده است. یک عزیزی مثال میزد میگفت شما آقای رضازاده را دستهایش را ببندید، بعد به یک بچه دهساله بگویید که از صبح تا شب با این پایش ضربه بزند. میگفت ولو این بچه دهساله است، این صبح تا غروب بزند، غروب رضازاده را انداخته زمین. 8 سال به این احمدینژاد ما زدیم. 8 سال زدیم، زدیم، زدیم، زدیم و هیچگاه احمدینژاد از کلان گفتمان انقلاب خارج نشد. البته آدمی که دارد بهش فشار میآید یک جا هم در میرود. خداوند میفرماید که من دوست ندارم که شما کلام زشت بگویید الا کسی که به او ظلم میشود. کسی که به او ظلم میشود اصلاً اختیارش را از دست میدهد. خوب، یک جایی هم سوتی دارد میدهد.
معتقد هستم آقای جلیلی نسبت به آقای احمدینژاد از یک متانت اخلاقی بیشتری برخوردار است. حتی به صورت موردی معتقد هستم تجربه فعالیت و کار و تعامل ایشان در دفتر حضرت آقا به ایشان نوعی ادب رسمی داده است؛ جدای از ادب فردی که دارد. [همانطور که] میگویم اینها ضرب شده در همدیگر. نوعی ادب رسمی که حتی با مخالف خودش هم بتواند ضمن تحفظ بر مبنای خودش در یک نوع روابط کاملاً محترمانهای برخورد بکند
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |